Contenido de sensagent
investigaciones anteriores en el diccionario :
computado en 0.031s
جانور ماده, جانور ماذه — fêmea - hen (en) - madre (es) - دخترانه, دختر وار — jovem - tarro (es) - گاوماده — vaca - خرگوش ماده, مادۀ برخی از پستانداران, گوزن ماده — fêmea, fêmea do veado, veado fêmea - leoa - ج.ش. — tigre fêmea - abeja reina, machiega, maesa, maestra, reina (es) - مج., کره مادیان — égua - porca - گاو ماده - ميش, گوسفند, گوسفند ماده, گوسفند ماده؛ میش — carneiro, ovelha - شاخ قوچ, چكش — aríete, carneiro - بز ماده — bode, cabra - الهه, ربهالنوع — Deusa - hebrea, judía (es) - Englishwoman (en) - در خانواده اسپانيولى — governanta - زانيه, زن زناكار — adúltera - رقاصه, رقاصه بالت, رقصندۀ باله — bailarina - خوشگل, دختر خوشگل, دلارام, زن زيبا — mulher bela - نوداماد — recém-casado - زن فاضله, فضل فروش — intelectualóide - empresária, mulher de negócios - دختر بور, دختر موخرمايى — moça - رفيقه, زن صیغه ای, صيغه, متعه, معشوقه — concubina - كنتس, همسر یا بیوۀ کنت, کنتس؛ زن اشرافی — condessa - آدم خوشگل؛ زن دلربا, تصوير دختر زيبا, عکس دیواری — foto de cartaz, vedete de cartaz - bruja, vaca (es) - دختر شير دوش, زن كارگر لبنيات, شيرو فروش زن, شیر فروش زن - عروس؛ زن پسر - زن هر جايى - مربوط به زن — divorciada - وارثه — viúva dotada - امپراتريس, زن امپراتور, شهبانو, ملكه — imperatriz - زن افسونگر, زن بدبخت كننده, زن فريبنده — sedutora, tentadora - chica, chiquita, chiquitina, niña (es) - رقاصه ژاپونى, فاحشه, گيشا, گیشا — gueixa - afilhada - مادر تعميدى, مادر خوانده روحانى, نام گذار بچه — madrinha - زن خانه دار, زن يا مادر — dona de casa, dona-de-casa - بانوى اشرافى, زن اشرافی, زوجه سناتور, كج خلق, همسر یا بیوه فرد اشافی — baronesa, senhora - maniquí, modelo (es) - خش, مادر زن, مادر شوهر, مادر شوهرو مادر زن, نامادرى - حوريچه, دختر كوچك و زيبا - فاحشه - خواننده اول, سردستهزنان خواننده اپرا — primadona - بیوه یا همسر شاهزاده, شاهدخت, شاهزاده خانم, مثل شاهزاده خانم رفتار كردن, همسر شاهزاده, پرنسس — princesa - princesa herdeira - dependienta, vendedora (es) - alumna, colegiala, escolar (es) - راهبه — irmA, irmã, soror - جارى, خواهر زن, خواهر شوهر, خواهر شوهر؛ خواهر زن, زن برادر, زن برادر زن, زن داداش - معمولا در جمع — criada - anjo, beleza, formosura - دختر خوانده, نادخترى — nora - مهماندار هواپيما, مهماندار هواپیما, ناظر خرج مونث — aeromoça, comissária, comissária de bordo, hospedeira de bordo, hospedeira do ar - بچه شيطان, دختر بچه ای که رفتارش مثل پسرهاست, دختر پسروار — maria-rapaz - روباه, روباه ماده, مج. — raposa - رختشور, زن رختشوى خانوادگى — lavadeira - دايه, كردن, پرستار؛ دایه — ama, ama de leite - بيوه, بيوهزن, بیوه — viúva - بانو, خانم, فاحشه — senhora, senhora dona, Sra - wonder woman (en)[Domaine]
-