» 

diccionario analógico

تنظیم فشار کردنpressurizar - حفظ کردنmanter - hold over (en) - conservar - preserve (en) - distance (en) - خانه دارى كردن - guardar - با عطر و روغن تدهين كردن, حنوط كردن, موميايى كردن, مومیایی کردنembalsamar - نزدیک چیزی ماندنmanter-se do lado de[Spéc.]

تاب اورندهapoio, arrimo, defensor, partidário, protetor, sustentáculo[Dérivé]

معطل کردنatrasar, reter - keep up (en) - تاب آوردن؛ جلو خود را گرفتن؛ ایستادگی کردنresistir, resistir a - برهم نهادن, بستن, بسته شدن, تعطیل شدن, جلوگیری کردن؛ راه ندادن, جوش دادن, در خارج ماندن, در را بروی کسی قفل کردن, دور شدنafastar, excluir, trancar a porta contra - کسی را در جایی نگه داشتنnão deixar sair - به درازا کشیدن, به زندگی ادامه دادن, بیشتر از درآمد خود خرج نکردن, دوام داشتن, دوام کردن, زندگی را چرخاندن, طول کشیدنresistir, sobreviver, sustentar-se a, viver com - امتداد دادن, به طول انجامیدن, طفره رفتن, طولانی کردنprolongar[Analogie]

manter (v.) • reter (v.) • ادامه دادن (v.) • برقرار نگهداشتن  • نگه داشتن (v.)

-