» 

diccionario analógico

پايين افتادن - abseil, rappel, rope down (en) - از اسب افتادن يا پياده شدن, از جاى خود تكان دادن, جابجا كردن, پیاده شدن؛ پیاده کردن - بشكل بهمن فرود امدن - با شدت فرو کردن, فرو رفتن - غرق شدن, غروب كردن, پائین رفتن - ناگهان سقوط كردن - اعزام داشتن - فروكش كردن, پايين رفتن, کاهش یافتن - سقوط کردن - تلپی افتادن - abatir, caerse, demoler, derribar, derrocar (es) - افتادن, فتادن , واژگون کردن؛ انداختن - با صدای تلپ یا شلپ افتادن - نقش بر زمین شدن - آتش زدن, راحت کردن, فرودآمدن - غرق شدن - با چنگال ربودن, فروپريدن, مهر زدن به, ناگهان و با شدت تکان خوردن, پریدن, پریدن و قاپیدن, یورش بردن؛ سر کسی خراب شدن - چکه کردن, چکیدن - مانند آبشار سرازیر شدن[Spéc.]

descent (en) - fall (en)[Dérivé]

بريدن - پایین آوردن, کم کردن؛ پایین آوردن[Cause]

با چتر نجات فرود آمدن[Domaine]

خم شدن؛ در هم شکستن, در هم شکسته شدن, فرو ریختن[Analogie]

بالا رفتن, بالا رفتن؛ متصاعد شدن - ascend, go up (en)[Ant.]

پایین رفتن؛ نزول کردن (v.)

-