Contenido de sensagent

definiciones
sinónimos
antónimos
enciclopedia

Publicidad ▼

investigaciones anteriores en el diccionario :

computado en 0.031s

Publicidad ▼

▷imprimir ▷Français ▷English ▷Português

red semántica multilingüe

diccionario analógico

آدم, انسان, بشر, شخص, شخصی, مرگبار, کسی, یک شخص, یک کسی — alguém, alma, homem, indivíduo, mortal, pessoa, ser humano[Hyper.]

بخشی از چیزی را نگهداشتن یا ندادن, خوددارى کردن, دریغ داشتن, مضایقه داشتن, نگاه داشتن — conter, recusar, reter - دریغ داشتن, مضایقه داشتن, نگاه داشتن — reter, segurar[Dérivé]

اهداء كننده[Ant.]

withholder (en)

بخشی از چیزی را نگهداشتن یا ندادن, خوددارى کردن, دریغ داشتن, مضایقه داشتن, نگاه داشتن — conter, recusar, reter - دریغ داشتن, مضایقه داشتن, نگاه داشتن — reter, segurar[Dérivé]

اهداء كننده[Ant.]

-

Publicidad ▼