» 

diccionario analógico

associado, sócioشریک؛ همدم - contemporâneoمعاصر, هم تاریخ, هم دوره؛ همسن, هم سال - dobro, substitutoجانشين, جانشین, عوض, قرب و منزلت, نیروی کمکی - sucessorجانشين - conciudadano (es) - gangsta (en)[Spéc.]

equiparar, nivelarمساوی کردن - assimilar, comparar com, equacionar, equipararبرابر شمردن؛ همانند دانستن, شبيه شدن, شبيه كردن, شبیه شدن, شبیه کردن, مانند كردن, مساوی پنداشتن, معادله ساختن, مقایسه کردن - competir, igualarرقابت کردن - igual, parelhoمساوی[Dérivé]

igual (n.m.) • شبیه؛ مثل (n.) • عضو مجلس اعیان (n.) • هم دوش (n.) • هم رتبه؛ هم توان (n.) • همشان (n.)

-