» 

diccionario analógico

Muttermalخال مادر زادى, خال گوشتی, علامت ماه گرفتگى بر بدن, لکۀ مادرزادی - chatter mark (en) - angeschlagene Stelle, Scherbe, Splitterلب پریدگی - crack (en) - تماس, دندانه - Mal, Muttermahl, Muttermal, Schönheitsfleckخال سیاه - Kratzen, Narbeاثر زخم, اثر گناه, خراشيدگي, شکاف - quemadura (es) - Makelخط اتحاد, عیب, لک - داغ - Warzeبر امدگى, زگيل, زگيل گوشتى, زگیل, گندمه - milium, whitehead (en) - Komedon, Mitesserجوش سر سياه, جوش سر سیاه, جوش كوچك در صورت, چربى دانه, چربی دانه[Spéc.]

افترا زدن, بدنام کردن, ترك برداشتن, خسارت واردکردن, عيب دار كردن - beeinträchtigen, verderbenخراب كردن؛ فاسد كردن, خراب کردن, زیان رساندن - blemish, spot (en) - از شکل انداختن[Dérivé]

Makel (n.m.) • اسیب (n.) • لک؛ عیب (n.) • نقص (n.)

-